هدايت به بالاي

فدائیان منجی عج

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

۴ مطلب با موضوع «اشعار و دل نوشته» ثبت شده است

اشعار منجی2

پیک مراد

می‌توان رنگ تو را از گل مهتاب گرفت

سایه‌ات را به بلندای زمین قاب گرفت

تو همان پیک مرادی که دلم می‌گوید

روشنی از رخ زیبای تو مهتاب گرفت

می‌توان با نظری بر شبح خاطره‌ات،

وعدة عشق تو را از سفر خواب گرفت

در نمازی که در آن عشق تجلّی کرده است،

می‌توان از قد رعنای تو محراب گرفت

می‌توان سدّ دگر ساخت ز دیوارة چشم

تلخی حادثه از دامن سیلاب گرفت

کاش می‌شد که دمی نزد من آیی روزی

تا که اندوه از این قامت بی‌تاب گرفت

می‌توان گفت فراتر ز همه آیینی

با حضور تو توان جنگ ز احزاب گرفت

محرما! توصیه کم گوی که در شطّ پرآب

می‌توان پند ز بازیچة محراب گرفت.

منیره قاسم‌پور

دل نوشته هایی برای منجی2

مولای من!

ای ناگهان تراز همه ی اتفاق ها

پایان خوبِ قصه ی تلخِ فراق ها

ای وارثِ شکوه اساطیر،جلوه کن

تاگم شود ابهت این ادعاها...

‏ " اللهم عجل لولیک الفرج ، وجعلنا من خیر أعوانه و أنصاره "

‏ " اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم "

 

اشعار منجی1

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم

«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

دجله هر شب هزار و یک قصه از نیستان سامرا دارد
مثل ما که هزار و یک سال است زائر غصه‌های سردابیم

بی‌ تو یک روزِ خوش نبود و نرفت آبِ خوش از گلویمان پایین
یا سرابیم بی تو در پوچی یا که در خواب خویش مردابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

قاسم صرافان

دلنوشته هایی برای منجی

دل بیقرار نیست

"ادا در می آوریم"

چشم انتظار نیست

"ادا در می آوریم"

بر لب دعای ندبه...

و دل غرق شهوت است

این انتظار نیست

"ادا در می آوریم"

آقا محب واقعی ات در میان ما

یک از هزار نیست

"ادا در می آوریم"